سیر فلسفه در قرن بیستم (قسمت اول)
چند نمونه از درمان های روحی ترجمه دیگری از فردید جوان است که درباره چند تجربه تربیتی در مؤسسه ای به نام «بنگاه پزشکی پرورشی» در فرانسه در درمان پارهای از بیماری های روحی و تربیتی کودکان همچون دزدی، دروغگویی پرخاشگری و لکنت زبان است.
فلسفه در آثار فردید جوان
چکیده:
چند نمونه از درمان های روحی ترجمه دیگری از فردید جوان است که درباره چند تجربه تربیتی در مؤسسه ای به نام «بنگاه پزشکی پرورشی» در فرانسه در درمان پارهای از بیماری های روحی و تربیتی کودکان همچون دزدی، دروغگویی پرخاشگری و لکنت زبان است.
تعداد کلمات: 1116 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
چند نمونه از درمان های روحی ترجمه دیگری از فردید جوان است که درباره چند تجربه تربیتی در مؤسسه ای به نام «بنگاه پزشکی پرورشی» در فرانسه در درمان پارهای از بیماری های روحی و تربیتی کودکان همچون دزدی، دروغگویی پرخاشگری و لکنت زبان است.
تعداد کلمات: 1116 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
نویسنده: پیژن عبد الکریمی
فردید در مقاله «سیر فلسفه در قرن بیستم»، قول انتشار کتابی درباره برگسن را میدهد، که متأسفانه این وعده او نیز، همچون دیگر وعده هایش، عملی نمیشود. ترجمه و اقتباس مقاله دیگری از برگسن با عنوان «شادی و خلاقیت» اثر منتشرشده دیگری از فردید است. در این مقاله، برگسن خواهان آن است که نشان دهد غرض اصلی حیات عبارت است از شادی و بهجت، و نه خوشی و لذت؛ و بزرگترین شادی و بهجت، که خود مقصود اعلای حیات انسانی است حاصل خلاقیتی است که همواره در همه افراد، لیکن با شدت و ضعف گوناگون، وجود دارد، خلاقیتی که در آن فرد از ذات خود نیرو می گیرد و بر ذات خود می افزاید و با افزودن بر ذات خود مدام سرمایه ای را که در جهان است افزایش میدهد.
چند نمونه از درمان های روحی ترجمه دیگری از فردید جوان است که درباره چند تجربه تربیتی در مؤسسه ای به نام «بنگاه پزشکی پرورشی» در فرانسه در درمان پاره ای از بیماری های روحی و تربیتی کودکان همچون دزدی، دروغگویی پرخاشگری و لکنت زبان است. «اصول عقاید من در پرورش» مقاله ای از جان دیویی است که فردید احتمالا در سال ۱۳۱۹ آن را ترجمه کرده است. این مقاله درباره اصول و روش صحیح تعلیم و تربیت از نظر جان دیویی به بیان خود اوست سومین مقاله فلسفی فردید «از کانت تا هایدگر» نام دارد. این مقاله در دو قسمت منتشر گردیده است. عنوان فرعی قسمت نخست «از آلبرت کبیر تا کانت»ه و عنوان فرعی قسمت دوم «درآمد به فلسفه معنوی کانت» است. این مقاله دو قسمتی در پایان سال ۱۳۲۳ و اوایل ۱۳۲۴ به تحریر در آمده است. مقاله، برخلاف عنوانش، از قرون وسطی آغاز می شود. به همین دلیل، عنوان قسمت نخست آن «از آلبرت کبیر تا کانت» است. ظاهرا این قسمت پیش درآمدی برای ورود به فلسفه کانت تلقی شده است. مقاله «از کانت تا هایدگر»، به گفته خود فردید، قرار بود این سیر را داشته باشد:
بیشتر بخوانید : اندیشه سیاسی هایدگر
پس از این مقاله، که به عنوان مقدمه تهیه و خود سعی شده است که مطالب آن مانند هر یک از مقالات دیگر، حتی الامکان دارای صورتی تمام و مستقل باشد، در شماره آینده به طرح آرای «کانت»، که دستگاه فلسفی او چنان است که فلسفه غرب را به تمامی در مجاری تازه ای می اندازد، وارد میشویم؛ و سپس، به ترتیب، با ذکر روشهای معنوی» [ایده الیستی و رمانتیست» و «مادی» و «مادی جدالی و تاریخی» و «تحصلی» (پوزیتیویست) و دیگر جریان های فلسفی آلمان در قرن نوزدهم، و آنگاه به بیان روشهای «نوکانتی» و «نوتحصلی» و فلسفه های حیاتی و تئورمانتیست» و جریان های «نمودشناسی» معاصر می پردازیم؛ و این مقالات را با معرفی فلسفه «وجود وجدانی» مارتین هایدگر به پایان می رسانیم. و امیدواریم در زمینه سیر افکار فلسفی در دیگر کشورهای غرب نیز، در دنبال این مقالات، به نشر مقالات دیگری در همین مجله مؤفق بتوانیم آمد. اما این طرح نیز، مثل دیگر طرحها، اگر چه به خوبی، آرزوها و طرح های بزرگ فردید را نشان میدهد، هیچ گاه در واقعیت، عملی نگشت و این «یک رشته مقالات»، در همان «درآمد به فلسفه معنوی کانت» و توضیح پاره ای از مقدمات برای فهم فلسفه استعلایی، ایده آلیستی و به تعبیر نه چندان صحیح فردید جوان معنوی کانت باقی ماند و حتی به شرح دستگاه فلسفی او نیز نرسید.
چند نمونه از درمان های روحی ترجمه دیگری از فردید جوان است که درباره چند تجربه تربیتی در مؤسسه ای به نام «بنگاه پزشکی پرورشی» در فرانسه در درمان پاره ای از بیماری های روحی و تربیتی کودکان همچون دزدی، دروغگویی پرخاشگری و لکنت زبان است. «اصول عقاید من در پرورش» مقاله ای از جان دیویی است که فردید احتمالا در سال ۱۳۱۹ آن را ترجمه کرده است. این مقاله درباره اصول و روش صحیح تعلیم و تربیت از نظر جان دیویی به بیان خود اوست سومین مقاله فلسفی فردید «از کانت تا هایدگر» نام دارد.
اگر چه در مقاله فلسفی پیشین فردید، «سیر فلسفه در قرن بیستم»، که در سال ۱۳۱۸ به تحریر درآمده بود، برای نخستین بار در ایران ذکری از هایدگر» شده است، اما با توجه به نکاتی که قبلا ذکر شد، یعنی ذکر نام هایدگر صرفا در ذیل جریان کلی «نمودشناسی در آلمان» و تلقی تفکر او به منزله ادامه دهنده مسیر پدیدارشناسی هوسرل، باید نه مقاله «سیر فلسفه در قرن بیستم» بلکه مقاله «از کانت تا هایدگر (قسمت اول: «از آلبرت کبیر تا کانت») (۱۳۲۳) را به منزله سرنخی برای فهم آغاز قصه هایدگر در ایران تلقی کرد، چرا که در این مقاله اخیر است که برای نخستین بار در مقالات فردید و نیز در ایران نام هایدگر، به نحو مستقل و در عنوان مقاله ذکر شده است. به تعبیر دیگر، مقاله «از کانت تا هایدگر» نشان میدهد که تحولی در فردید و در نحوه مواجهه اش با هایدگر صورت گرفته است، تحولی که هم مسیر فکری او را تغییر داده و هم بر گفتمان نظری ما ایرانیان در دهه های بعد بسیار اثرگذار بوده است. از نکات قابل توجهی که مقدمه این مقاله به خوبی حکایتگر آن است، کشف تازه فردید است: کشف عظمت و ویژگیهای خاص تفکر هایدگر. به همین دلیل، در این مقاله، برای نخستین بار تعبیری را می یابیم که هم بیانگر مواجهه جدید فردید با هایدگر و هم نشان دهنده چرخش در گرایش فلسفی او از برگسن به جانب تفکر حکیم بزرگ آلمانی است:
فلسفه «وجود وجدانی» مارتین هایدگر ... تازه ترین جریان مهم فلسفه غرب و از لحاظ شهرت و اهمیت، تالی و جایگزین فلسفه وجود دهری» هانری برگسن فرانسوی در اروپاست. در قسمت دوم مقاله «از کانت تا هایدگر» («درآمد به فلسفه معنوی کانت» نیز نکات تازه و قابل توجهی، به اعتبار فهم عامل اصلی چرخش در تفکر فردید و نیز نحوه ورود تفکر هایدگر به ایران که از نظر من، هر دو بر امر واحدی دلالت می کنند دیده میشود. برای نمونه، در این مقاله مقایسه ای میان افلاطون و شیخ اشراق و اشارهای نیز به ملاصدرا وجود دارد، بی آن که هیچ گونه اشاره ای به ابن عربی شود، یعنی به همان شخصیت کلیدی که بعدها در تکوین شخصیت فکری فردید نقش بسزایی می یابد. همچنین، در این مقاله است که برای نخستین بار به تفکر هایدگر پرداخته می شود و علاوه بر منابع فرانسوی به پاره ای از منابع آلمانی نیز ارجاع داده می شود، و من، به دلایلی که در سطور بعدی اشاره خواهم کرد مطمئن نیستم که ارجاعات به منابع آلمانی مستقیم و دست اول باشد. در این مقاله، فردید فلسفه جدید غرب پس از دکارت را متمایل به فلسفه افلاطون و مشرب اشراق میفهمد، هایدگر را متفکر اگزیستانسیالیست (فلسفه وجود وجدانی) دانسته از «ژان پول پل سارتر» به منزله «نویسنده فاضل و هنرمند فرانسوی» و نویسنده هنرمند و متفکر هوشمند فرانسوی» تعبیر می کند و از آن رادیکالیسمی که چندی بعد در شخصیت و تفکرش، در نقد غالب متفکران غربی از جمله سارتر به منصه ظهور می رسد، بسیار فاصله دارد.
ادامه دارد..
منبع:
هایدرگر در ایران، بیژن عبد الکریمی، چاپ دوم، مؤسسه پژوهشی حکمت فلسفه ایران، تهران1394
چند نمونه از درمان های روحی ترجمه دیگری از فردید جوان است که درباره چند تجربه تربیتی در مؤسسه ای به نام «بنگاه پزشکی پرورشی» در فرانسه در درمان پاره ای از بیماری های روحی و تربیتی کودکان همچون دزدی، دروغگویی پرخاشگری و لکنت زبان است. «اصول عقاید من در پرورش» مقاله ای از جان دیویی است که فردید احتمالا در سال ۱۳۱۹ آن را ترجمه کرده است. این مقاله درباره اصول و روش صحیح تعلیم و تربیت از نظر جان دیویی به بیان خود اوست سومین مقاله فلسفی فردید «از کانت تا هایدگر» نام دارد.
اگر چه در مقاله فلسفی پیشین فردید، «سیر فلسفه در قرن بیستم»، که در سال ۱۳۱۸ به تحریر درآمده بود، برای نخستین بار در ایران ذکری از هایدگر» شده است، اما با توجه به نکاتی که قبلا ذکر شد، یعنی ذکر نام هایدگر صرفا در ذیل جریان کلی «نمودشناسی در آلمان» و تلقی تفکر او به منزله ادامه دهنده مسیر پدیدارشناسی هوسرل، باید نه مقاله «سیر فلسفه در قرن بیستم» بلکه مقاله «از کانت تا هایدگر (قسمت اول: «از آلبرت کبیر تا کانت») (۱۳۲۳) را به منزله سرنخی برای فهم آغاز قصه هایدگر در ایران تلقی کرد، چرا که در این مقاله اخیر است که برای نخستین بار در مقالات فردید و نیز در ایران نام هایدگر، به نحو مستقل و در عنوان مقاله ذکر شده است. به تعبیر دیگر، مقاله «از کانت تا هایدگر» نشان میدهد که تحولی در فردید و در نحوه مواجهه اش با هایدگر صورت گرفته است، تحولی که هم مسیر فکری او را تغییر داده و هم بر گفتمان نظری ما ایرانیان در دهه های بعد بسیار اثرگذار بوده است. از نکات قابل توجهی که مقدمه این مقاله به خوبی حکایتگر آن است، کشف تازه فردید است: کشف عظمت و ویژگیهای خاص تفکر هایدگر. به همین دلیل، در این مقاله، برای نخستین بار تعبیری را می یابیم که هم بیانگر مواجهه جدید فردید با هایدگر و هم نشان دهنده چرخش در گرایش فلسفی او از برگسن به جانب تفکر حکیم بزرگ آلمانی است:
فلسفه «وجود وجدانی» مارتین هایدگر ... تازه ترین جریان مهم فلسفه غرب و از لحاظ شهرت و اهمیت، تالی و جایگزین فلسفه وجود دهری» هانری برگسن فرانسوی در اروپاست. در قسمت دوم مقاله «از کانت تا هایدگر» («درآمد به فلسفه معنوی کانت» نیز نکات تازه و قابل توجهی، به اعتبار فهم عامل اصلی چرخش در تفکر فردید و نیز نحوه ورود تفکر هایدگر به ایران که از نظر من، هر دو بر امر واحدی دلالت می کنند دیده میشود. برای نمونه، در این مقاله مقایسه ای میان افلاطون و شیخ اشراق و اشارهای نیز به ملاصدرا وجود دارد، بی آن که هیچ گونه اشاره ای به ابن عربی شود، یعنی به همان شخصیت کلیدی که بعدها در تکوین شخصیت فکری فردید نقش بسزایی می یابد. همچنین، در این مقاله است که برای نخستین بار به تفکر هایدگر پرداخته می شود و علاوه بر منابع فرانسوی به پاره ای از منابع آلمانی نیز ارجاع داده می شود، و من، به دلایلی که در سطور بعدی اشاره خواهم کرد مطمئن نیستم که ارجاعات به منابع آلمانی مستقیم و دست اول باشد. در این مقاله، فردید فلسفه جدید غرب پس از دکارت را متمایل به فلسفه افلاطون و مشرب اشراق میفهمد، هایدگر را متفکر اگزیستانسیالیست (فلسفه وجود وجدانی) دانسته از «ژان پول پل سارتر» به منزله «نویسنده فاضل و هنرمند فرانسوی» و نویسنده هنرمند و متفکر هوشمند فرانسوی» تعبیر می کند و از آن رادیکالیسمی که چندی بعد در شخصیت و تفکرش، در نقد غالب متفکران غربی از جمله سارتر به منصه ظهور می رسد، بسیار فاصله دارد.
ادامه دارد..
منبع:
هایدرگر در ایران، بیژن عبد الکریمی، چاپ دوم، مؤسسه پژوهشی حکمت فلسفه ایران، تهران1394
بیشتر بخوانید :
چه هستیِ متافیزیک در اندیشهی هایدگر
هرمنویتیک و هستی و زمان هایدگر
سکوت هایدگر
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}